اصطلاح فقهی «ولایت مطلقه» در ادبیات فقیهان در معانی مختلفی به کار رفته است. در هر مورد پی بردن به معنای مورد نظر به موضوع بحث و شواهد و قرائن موجود در عبارت بستگی دارد. امام خمینی به هنگام بحث از اختیارات حکومت اسلامی در حوزه قانونگذاری که به چارچوب احکام فرعی شرعی محدود میشود یا فراتر از آن میتوان در حوزه مباحات و حتی الزامیات شرعی قانون وضع کرد، اصطلاح ولایت مطلقه را به کار برده و از آن نفی محدودیت اختیارات حکومت به حوزه احکام فرعی شرعی را اراده کردند. اختیارات مطلقه حکومت به این معنا که البته منافاتی با محدودیت اختیارات از جنبههای دیگر ندارد، بر مبانی متعددی استوار است. در این مقاله با استناد به آثار فقهی امام خمینی و با روش تحلیلی ـ توصیفی، سه مبنا برای این نظریه شناسایی شده که عبارتند از: «حکومت از احکام اولیه»، «عدالت فلسفه حکومت و احکام شریعت» و «حق قانونگذاری حکومت در حوزه عمومی بر مبنای مصلحت». برخی از تفاوتهای حکومت معصوم و غیرمعصوم از نظر اختیارت نیز مطرح شده است.